مصیبتهای عاشق بودن | چه واقعیتهایی از عشق بر ما مخفی مانده است؟
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۰۸۶۸۵
به گزارش همشهری آنلاین، در کتاب «مصیبتهای عاشق بودن The Sorrows Of Love» تصویر خوش رنگ و لعاب عشق رمانتیک، رنگی واقعبینانه به خود میگیرد و قرار است ببینیم بعد از رسیدن به معشوق، قرار است چه اتفاقی بیفتد و واقعیت عشق چیست. پیرامون عشق، افسانههایی در گذر قرنها شکل گرفته است که ناآگاهی ما نسبت به فاصلهشان با واقعیت، میتواند به مصیبت گرفتارمان کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این کتاب تصویری واقعبینانه از عشق ارائه میشود و این بار، در کنار خوشیهای عاشق بودن، مصیبتهای آن هم برشمره میشود. دانستن رنجها و مشقتهایی که بعد از وصال ظاهر میشوند، به انتخابهای بهتر و درک روشنتر از دوست داشتن دیگری میانجامد.
چگونه با دست خالی جهان را تغییر دهیم؟ | ناامیدی را کنار بگذاریم؛ فلینتوف به ما کمک میکنداما روندی که رفتهرفته ممکن است ما را از ورود به زندگی متعهدانه با کسی دیگر پشیمان کند، چطور روی میدهد؟ در این کتاب آمده که بسیاری از ما، پس از مدتی ممکن است حسرت روزهایی را بخوریم که تنها و مجرد بودیم، اما آیا این واقعبینانه است؟ ما در به یاد آوردن گذشته، اغلب آن را به شکل دلخواه خود سانسور میکنیم، وگرنه رنج روزهایی که کسی را نداشتیم، به خاطر میآوردیم و احتمالا این حسرت، بیشتر چیزی شبیه به توهم درباره خوشیهای روزگار مجردی است. مسئله دیگری که کتاب به آن میپردازد، دغدغه همیشگی تغییر است. وقتی بعد از مدتی گمان میکنیم فردی که دوستش داریم، تغییر کرده است، آیا به این دلیل نیست که در نگاه اول او را به درستی نمیشناختیم و اکنون واقعیت او، سوای فرافکنی خیالاتمان بر او، برایمان روشن شده است؟
در کتاب کمحجم مصیبتهای عاشق بودن، در بخشی به دلایلی میپردازد که ما بر اساس آن عاشق کسی میشویم. دلایلی که میتواند ما را به تجربه رابطهای ناخوشایند برساند. علاوه بر این، باید بتوانیم تشخیص دهیم که چه زمانی، سختی که متحمل میشویم بیش از اندازه معمول است و ما در دام انتخابی اشتباه افتادهایم.
نکته دیگری که کتاب به آن پرداخته این است که از خود و شریک زندگیمان چه توقعی داریم و این که ایدهآل نگاه کردن به خودمان و او چطور میتواند رابطه را به جنگ و دعوا بکشاند. اینکه قبل از هر چیز باید بپذیریم که ما آدمهایی معمولی هستیم و البته که هیچ کدام خالی از عیب و نقص نیستیم. ضمن آنکه ساختن رابطهای سالم، در شرایطی رخ میدهد که برای فرار از ترس تنهایی، به ناچار خود را به دام هر ماجرایی نیندازیم و صبر را تمرین کنیم.
این کتاب اثری از مدرسه زندگیِ آلن دوباتن، فیلسوف و نویسنده بریتانیایی است. مدرسه زندگی، با شیوه برگزاری کلاس و انتشار کتاب، سعی در آگاهیبخشی در زمینه مسائل اساسی زندگی دارد. هدف از انتشار کتابهای مدرسه زندگی در زمینه فلسفه، هنر، ادبیات، روانشناسی و...، به کار بستن آنها در زندگی روزمره است. آلن دوباتن میگوید که هدف موسسهاش، کند و کاو در پرسشهای اساسی زندگی است.
مصیبتهای عاشق بودن را نادیا فغانی ترجمه و نشر هنوز با توافق آلن دوباتن، منتشر کرده است.
عکس: نقاشی عاشقان، اثر امیل فریانت نقاش فرانسوی قرن نوزدهم است.
کد خبر 532338 برچسبها فلسفه کتاب - نویسندگان و پدید آورندگان عشق کتاب - معرفی و نقد روانشناسیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: فلسفه عشق کتاب معرفی و نقد روانشناسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۰۸۶۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «اُمّ علاء»؛ روایت زندگی اُمُّالشهداء فخرالسادات طباطبایی اثر سمیه خردمند، روایت زنی است که هفت نفر از اعضای خانوادهاش به شهادت رسیدند. زنی که هجده فرزندش را در خانهای شصتمتری و وقفی بزرگ کرد.
خانهای که هر وقت پنجرهاش را باز میکرد؛ چشمانش به گنبد مطهر حرم حضرت علی علیهالسلام گره میخورد و نسیم رأفت جناب ابوتراب وارد خانه و زندگیشان میشد.
فخرالسلادات یا همان «اُمّ علا»، مادر چهار شهید، همسر شهید، خواهر شهید و مادر همسر شهید است. پدر و مادر فخرالسادات در جوانی به بهانه تعلیم در حوزه علمیه نجف، از تبریز به نجف اشرف هجرت میکنند و همانجا ماندگار میشوند.
فخرالسادات در نجف به دنیا میآید و در سن سیزده سالگی با آیتالله سید حسن قبانچی که یکی از شاگردان ممتاز پدرش سید محمد جواد طباطبایی تبریزی بود ازدواج میکند. آنها در خانه وقفی کوچکی در جوار حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام زندگیشان را با عشق آغاز میکنند و حاصل این ازدواج میشود هجده فرزند، نه پسر و نه دخترکه در دوران خفقانی که رژیم بعثی صدام در عراق ایجاد کرد، آنها را به سمت دروس حوزوی سوق داد. تعدادی از فرزندانش شاگرد آیت الله صدر بودند و دخترانش در مکتب بنتالهدی صدر درس میخواندند.
در دوران نخست وزیری حسن البکر پسرش عزّالدین و برادرش عمادالدین که هر دو از شاگردان نخبهی آیت الله صدر بودند دستگیر و روانهی زندان شدند. حسن البکر که از خود اختیاری نداشت، با نظر صدام اعدام این دو روحانی بزرگوار را صادر کرد. این برای اولین بار بود که در نجف خون روحانیت ریخته میشد. چند روز قبل از اعدام، ام علاء با پسر و برادرش ملاقات میکند و به آنها وعدهی بهشت و دیدار با امام حسین (ع) را میدهد.
بعد از شهادت سه فرزندش، ام علاء همراه همسرش ابو علاء به دستور صدام روانه زندان شد. به دلیل فعالیتهای سیاسی دیگر پسرانش در ایران علیه رژیم صدام، این زن و شوهر مبارز و صبور یک سال ونیم در زندان حزب بعث به سر میبردند. درواقع رژیم بعث قصد داشت با این شیوه دیگر پسران وی را به دام بیندازد که مؤفق نشد.
ام علاء در طول زندگی متحمل رنجها و سختیهای زیادی شد. ولی هیچگاه خم به ابرو نیاورد و همچنان در آرزوی سرنگونی رژیم بعث به سر میبرد. ام علاء زنی به شدت صبور، مؤمن، با اخلاق و متواضع بود که در طول زندگیش همیشه به اقوام رسیدگی و از آنها دلجویی میکرد. در بین خویشاوندان برای هر کس مشکلی پیش میآمد او اولین نفر بود که برای حل مشکلش قدم برمیداشت.
او ده سال آخر زندگیش را در حالی که دست و پای چپش در دوران اسارت از کار افتاده بود و هیچ خبری از سرنوشت همسرش ابو علاء نداشت، به ایران هجرت کرد. در ایران ساکن قم شد و تمام کارهای شخصیاش را با توجه به شرایط جسمانی که داشت خودش انجام میداد.
همیشه در طول عمرش فرزندانش را به پشتیبانی از حضرت امام خمینی (ره) و پیروی از ایشان توصیه میکرد. به آنها میگفت: اگر همهی شما هم فدای اسلام شوید ناراحت نمیشوم؛ بلکه افتخار میکنم و بدانید خون فرزندان من رنگینتر از خون فرزندان اباعبدالله نیست.
در بخشی از کتاب «اُمّ علاء» آمده است: نشست روبهروی مامه و هر دو با هم گریه میکردند و روضه میخواندند. پدر با گریه گفت: «علویه! حالا مثل امالبنین چهار پسر فدا کردی.»
شاید میخواست با این کلمات، دل مادر داغدیدهام را آرام کند.
مامه دستی به صورتش کشید و میان هقهق گریههایش گفت: «من کجا، امالبنین کجا ابوعلاء؟ امالبنین تمام فرزندانش را تقدیم کرد؛ اما من هنوز چند پسر دیگر هم دارم.»
انتشارات شهید کاظمی در نظر دارد با امضای نویسنده و نگین دُرّ نجف، چاپ اول این کتاب را به مخاطبان ارائه دهد.
این کتاب در ۲۵۵ صفحه در قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۱۸۰ هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.
علاقهمندان برای مشاهده و تهیه این کتاب میتوانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام عدد ۲۲ به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.
انتهای پیام/